اولین روزها در خانه بادبادکها
سلام به همه دوستان عزیز نی نی وبلاگ به خصوص فرشته های ناز و دوست داشتنیمون که زندگی مامان و باباها رو شیرینتر و دوست داشتنی تر می کنند . علی الخصوص گل ناز خودم رها خانم مهربون روز اول مهر واسه اولین بار با دخترم به خانه بادبادکها رفتیم اول کمی احساس غریبی می کرد و از من کنده نمی شد و همش می گفت مامان پیشم باش تا من بازی کنم که البته طبیعی بود همینجور که قاطی بچه ها می گشتیم یه دفعه اناهیتا خانم با مامانش تشریف آوردند خیلی از دیدنشون خوشحال شدم حدود ساعت 11 من رها رو پیش آناهیتا جون گذاشتم و به محل کارم برگشتم رها هم که دیگه به محیط عادت کرده بود یه بوس آبدار به من دادو با من خداحافظی کرد از عکسایی که توی وبلاگ آناهیتا جون...
نویسنده :
مريم
13:11